گرمای بیسابقه تابستان و تداوم خشکسالی، منابع طبیعی استان کرمانشاه را با یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی دهههای اخیر مواجه کرده است. فعالان محیط زیست هشدار دادهاند که تالاب هشیلان، از مهمترین اکوسیستمهای غرب ایران، فقط ۲۰ روز دیگر آب خواهد داشت و در آستانه خشک شدن کامل است.
محمدحسین فلاحتی، رئیس اداره محیط زیست شهرستان کرمانشاه، روز شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ اعلام کرد که گرمای شدید اخیر دبی آب تالاب هشیلان را به صفر رسانده است. او توضیح داد که تا یک ماه پیش وضعیت این تالاب مطلوب بود و دبی سراب سبزعلی، منبع اصلی تغذیه آن، حدود ۲۰۰ لیتر در ثانیه برآورد میشد، اما افزایش بیسابقه دما، بهویژه طی ۱۰ روز گذشته، این میزان را به نزدیک صفر کاهش داد و هماکنون هیچ خروجی آبی از آن وجود ندارد. این شرایط، به گفته او، به معنای نابودی کامل یکی از تالابهای مهم کشور است و تبعاتی گسترده بر حیاتوحش منطقه بر جای بگذارد.
همزمان با بحرانیشدن وضعیت تالاب هشیلان، کاهش آب سراب نیلوفر نیز ابعاد گسترده خشکسالی در کرمانشاه را آشکارتر کرده است. گزارشها حاکی است که وسعت این دریاچه طبیعی به یکسوم وسعت پیشین رسیده و بخش عمده بستر آن خشک است. کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که اگر بیعملی دستگاههای مسئول ادامه یابد این دو منبع آبی ارزشمند برای همیشه از دست خواهند رفت.
بهرغم وعده برخی مسئولان برای آبرسانی سیار به این دو پهنه آبی، کارشناسان این اقدام را ناکافی میدانند و اشاره میکنند که چنین راهحل موقتی نمیتواند جایگزین جریان طبیعی آب شود. فعالان محیط زیست میپرسند چرا به جای این اقدامات مقطعی، موانع احتمالی ورود آب به این زیستبومها شناسایی و برطرف نمیشود.
تالاب هشیلان، با وسعتی حدود ۴۵۰ هکتار، در ۲۶ کیلومتری شمالغربی کرمانشاه و در مسیر جاده کرمانشاه به روانسر، در دامنه کوههای خورین و ویس قرار دارد. این تالاب زیستگاه گونههای متنوع گیاهی و جانوری ازجمله پرندگان مهاجر، خزندگان و گیاهان آبزی است و در سالهای اخیر بارها در فصل گرم تا مرز خشک شدن کامل پیش رفته است. سال ۱۴۰۰ نیز، در پی خشکسالی شدید، آتشسوزی گستردهای در آن رخ داد که آسیب جدی به اکوسیستم این تالاب وارد کرد.
سراب نیلوفر نیز، در ۲۰ کیلومتری شمالغربی کرمانشاه و در روستایی به همین نام واقع شده و در سال ۱۳۸۷ بهعنوان پنجاهوپنجمین اثر طبیعی ملی در فهرست میراث طبیعی ایران ثبت شده است. این دریاچه کوچک در دهه ۱۳۸۰ یک بار تا آستانه نابودی کامل پیش رفت و تنها تعداد محدودی از بوتههای نیلوفر آبی آن با تلاش فعالان محلی و دانشگاهی احیا شد، اما بخشی از گونههای نیلوفر زرد آن بهکلی نابود شد.
اینبار، کارشناسان نگراناند که خشکسالی شدید فرصت احیا را از سراب نیلوفر سلب کند. به گفته آنان، اگر این منبع آبی تا اوایل شهریور کاملا خشک نشود، احتمال دارد با پایان فصل کشاورزی و کاهش برداشت آب، دوباره بخشی از حجم خود را بازیابد؛ اما این امیدواری وابسته به شرایط آبوهوایی هفتههای پیشرو و بارشهای آغاز پاییز است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بلای حفر چاه و سوءمدیریت بر سر منابع آبی کرمانشاه
در کنار عواملی چون گرمای بیسابقه و کاهش بارشها در مقایسه با میانگین بلندمدت، نباید از نقش پررنگ مداخلات انسانی در بحرانی شدن وضعیت تالاب هشیلان و سراب نیلوفر غافل شد. برداشت بیرویه آب برای کشاورزی، حفر چاههای مجاز و غیرمجاز در اطراف این پهنههای آبی و همچنین تخصیص ندادن حقآبه از سدهای بالادستی، بهویژه سد گاوشان، از مهمترین عواملیاند که ناکارآمدی سیاستهای مدیریت منابع آبی در ایران را آشکار میکنند.
محمدرضا نقدی، فعال محیط زیست، معتقد است جلوگیری از خشک شدن هشیلان و سراب نیلوفر تنها با پیگیری تشکلهای مردمنهاد امکانپذیر نیست و نهادهای دولتی مسئول باید با قاطعیت با حفر چاههای غیرمجاز برخورد کنند. به گفته او، وجود بیش از هزار حلقه چاه غیرمجاز با عمقهایی تا ۱۲۰ متر در اطراف این دو منبع آبی، پرسشهای جدی ایجاد میکند، بهویژه اینکه بهرغم هشدارهای مکرر کارشناسان و با توجه به وضعیت بحرانی هشیلان در میانه دهه ۱۳۹۰، اقدام موثری برای مسدودسازی این چاهها و توقف برداشت بیرویه آب صورت نگرفته است.
کارشناسان یادآور میشوند که بیتوجهی به الگوی کشت متناسب با اقلیم منطقه، ازجمله کاشت محصولات آببر، مصرف آب را بهشدت افزایش داده و کشاورزان را به حفر چاههای بیشتر سوق داده است. این چرخه معیوب خسارات جبرانناپذیری به اکوسیستم منطقه وارد کرده و توازن طبیعی را بر هم زده است.
موضوع ورودی آب از سد گاوشان نیز یکی دیگر از محورهای انتقاد کارشناسان است. مهر ۱۴۰۲، مدیرکل وقت محیط زیست استان کرمانشاه اعلام کرده بود که برای حفاظت از هشیلان و سراب نیلوفر، مسدودسازی چاههای غیرمجاز و تامین حقآبه از سد گاوشان در اولویت قرار خواهد گرفت. احد جلیلیان در آن زمان، همانند امروز، اذعان داشت که تنها اقدام عملی در قبال بحران هشیلان، آبرسانی با تانکر بوده است؛ روشی موقت و پرهزینه که با گذشت دو سال ناکارآمدی آن بیش از پیش آشکار شده است.
این بیعملی و تکیه بر سیاستهای کوتاهمدت، در حالی ادامه دارد که تبعات زیستمحیطی خشک شدن این دو پهنه آبی میتواند فاجعهبار باشد. نابودی کامل هشیلان و سراب نیلوفر نهتنها به مرگ هزاران موجود زنده منجر خواهد شد، که این مناطق را به کانون جدید تولید ریزگرد بدل میکند؛ پدیدهای که در سالهای اخیر به دلیل خشک شدن تالابهای دیگر کشور، حتی شهرهایی مانند تهران، کرج و شهرهای شمالی ایران را نیز درگیر کرده است؛ مناطقی که پیشتر چنین وضعیتی نداشتند.
زنجیره بحران از تنوع زیستی تا اقتصاد محلی
افزون بر این، خشک شدن تالابها خطر آتشسوزی در پوشش گیاهی خشک را افزایش میدهد و به کاهش شدید تنوع زیستی منجر میشود. این مسئله نهتنها حیات گونههای جانوری را تهدید میکند، که با حذف یا کاهش گونههای کلیدی، زنجیره غذایی اکوسیستم منطقه قطع خواهد شد.
نقش کلیدی تالاب هشیلان در شکلگیری و پشتیبانی از جمعیتهای متنوع جانوری، از پرندگان مهاجر گرفته تا گونههای آبزی، به این معناست که نابودی آن تغییرات بومشناختی گستردهای به دنبال خواهد داشت. این تغییرات چرخه اقتصادی محلی را نیز مستقیم تحت تاثیر قرار میدهد، زیرا بسیاری از جوامع روستایی اطراف، بهطور غیرمستقیم از منافع گردشگری، کشاورزی پایدار و بهرهبرداریهای خرد از منابع تالاب برخوردارند.
کارشناسان تاکید میکنند که تنها راه جلوگیری از وقوع چنین فاجعهای، اجرای برنامههای بلندمدت و هماهنگ در حوزه مدیریت منابع آب، اصلاح الگوی کشت، مسدودسازی چاههای غیرمجاز و بازنگری در سیاستهای تخصیص حقآبه است. در غیر این صورت، هشیلان و سراب نیلوفر نیز به فهرست بلندبالای تالابهای خشکشده ایران افزوده خواهند شد و احیای آنها به رویایی دسترسناپذیر بدل میشود.
یکی از پیامدهای ملموس تخریب تدریجی تالاب هشیلان در دهه گذشته، از بین رفتن گونه ارزشمند سگآبی در این زیستبوم است؛ گونهای که نابودی آن زنگ خطری جدی برای سایر گونههای جانوری منطقه محسوب میشود. کارشناسان هشدار میدهند که اگر رسیدگی فوری به وضعیت این تالاب صورت نگیرد، دیگر گونههای کمیاب و بومی نیز سرنوشتی مشابه خواهند داشت.
تالابهای ایران، بهویژه در مناطق نیمهخشک، نقشی حیاتی در مهار سیلابها و تعدیل چرخه آبی دارند. خشک شدن این پهنهها، علاوه بر تشدید خطر سیلاب و افزایش احتمال آتشسوزی در مراتع خشک، موجبات مهاجرت گسترده کشاورزان و دامداران محلی را فراهم میآورد؛ رخدادی که به فروپاشی تدریجی اقتصاد محلی و تغییر بافت اجتماعی مناطق وابسته به این منابع طبیعی منجر میشود.
در دهههای اخیر، به دلیل سوءمدیریت منابع آب، تشدید خشکسالی و کاهش بارندگی، بیش از ۷۰ درصد تالابهای کشور در مسیر نابودی قرار گرفتهاند. آمارها نشان میدهد که تنها در تابستان ۱۴۰۳ نزدیک به ۹ تالاب و پهنه آبی مهم ایران شامل انزلی، بامدژ، هامون، جازموریان، طشک، بختگان، گاوخونی، مهارلو، حوضسلطان، شیمبار و دریاچه نمک کاملا خشک شدند. این آمار تکاندهنده تصویری نگرانکننده از آینده زیستبومهای آبی ایران ترسیم میکند.
یکی دیگر از پیامدهای خشک شدن تالابها، پدیده فرونشست زمین در پیرامون آنهاست. فرونشست نهتنها زیرساختهای شهری و روستایی را تهدید میکند، که زمینهای کشاورزی را نیز بهشدت آسیبپذیر میکند و امکان بهرهبرداری پایدار از آنها از بین میرود.
هشدار برای دیگر منابع آبی کرمانشاه
آنچه بحران هشیلان و سراب نیلوفر را به هشداری جدی برای دیگر منابع آبی استان کرمانشاه تبدیل میکند، تجربهای است که پیشتر در سراب یاوری رقم خورد. این منبع آبی کلیدی، که زمانی نقشی مهم در تامین آب منطقه داشت، امروز بهطور کامل خشک شده است و هیچ نشانهای از احیای آن مشاهده نمیشود. همچنین، برخی تالابها و سرابهای کوچکتر استان، ازجمله سراب سبزعلی، با کاهش شدید دبی آب مواجهاند و در مسیر خشک شدن قرار دارند.
استان کرمانشاه که روزگاری بهواسطه بارشهای مناسب، سرشار از تالابها و رودخانههای پرآب بود، اکنون در موقعیتی قرار دارد که آینده آن نگرانکننده است. بررسی روند خشک شدن تالابهای طشک، بختگان و پریشان در استانهای همجوار نشان میدهد که بیتوجهی به بحران آب میتواند این استان را نیز به سمت بیابانی شدن سوق دهد.
چشمانداز پیشرو، علاوه بر تهدید مستقیم حیاتوحش، پیامدهای بلندمدتی برای اقلیم منطقه و زندگی نسلهای آینده به همراه خواهد داشت. از بین رفتن تالابها، نهتنها تنوع زیستی را نابود میکند، که منابع آب زیرزمینی را نیز کاهش میدهد و خاک حاصلخیز را به بیابان تبدیل میکند.